| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | |||
| 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
| 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
| 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
| 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
هیچ کس نمی داند
چقدر جای شادی بی سبب در دلم خالیست
آهای روزگار
برایم مشخـــص کن اینبــار کــدام سازت را کوک کــرده ایی تا برایم بزنـــی
می خواهـــم رقصــم را با سازت هماهنگ کنم
یک دیگر را گم کرده ایم
تا یکی دیگر را پیدا کنیم
به همین سادگی …
روزها نمی گذرند ما می گذریم از هم
و هیچکس سوالى نکرد
حداکثر سرعت مجاز چند بود
مردم این روزها قیمت هر چیزی رو می دونن
ولی ارزش هیچی رو نمی دونن …
بزرگترین اشتباه یک مـرد اینـه
کـه بـه مرد دیگـه ای فرصـت ایجاد لبخـند
روی لب های زن مورد علــاقه اش رو بـده
همیشه چوب سوختنی نیستخوردنی هم هست
ما همیشه چوب سادگیمون رو می خوریم
دست هر کس را می گیری برای بلند شدن
آماده می شود برای سوار شدن
این دیوانگیست که همه شانس ها را لگدمال کنیم
بخاطر اینکه در یکی از تلاش هایمان ناکام مانده ایم
آدم هزاران متر زیر خط فقر باشه
اما یک میلی متر هم زیر خط فهم نباشه
سر سری رد شو و زندگی کن
دقّت دق ات مــــی دهـــــد …
اعتماد های رفته
مرام های مرده
باور های زنده به گور شده
بر کدامین مزار فاتحه بخوانم
ندیه ای ؟
همان انگشت که ماه را نشان می داد ماشه را کشید …
لانه ات را بر حباب حوصله مردمان نساز
تا آواره بی حوصلگی شان نشوی …
آدم ها می روند و یادشان می رود بگویند به کجا ؟
آدم ها می روند و یادشان می رود برگردند
و آدم ها هیچ وقت آدم نمی شوند …
آدم ها موجوداتی هستن
که برای نزدیک شدنشون
باید ازشون دوری کرد …
دور باشی و تپنده بهتر است از این که
نزدیک باشی و زننده
این مفهوم را در رگ هایت جاری کنی دیگر تنها نیستی
تو عشق
به هر کی بیشتر محبت کردم بیشتر پای لرزش نشستم
کنارت هستند
تا کـــی ؟
تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند
از پیشت می روند یک روز
کدام روز ؟
وقتی کســی جایت آمد
دوستت دارند
تا چه موقع ؟
تا موقعی که کسی دیگر را برای دوست داشـتن پیدا کنند
می گویند : عاشــقت هســتند برای همیشه
نه فقط تا وقتی که نوبت بازی با تو تمام بشود
و این است بازی باهــم بودن …
بعضی چیزها را باید بنویسم
نه برای اینکه بقیه بخونن و به به چه چه کنن
فقط برای اینکه خفه نشم
همه بـدهی هایم را هم که صاف کنم بــه دل خــود مدیون می مانم
برای تمام دلم می خواست های بی جواب مانده اش …
در زمانه ای که دروغ و واقعیت دستشان در یه کاسه است
چگونه می توان عاشقانه های واقعی را پیدا کرد ؟
دلم عاشقانه می خواهد …
بغض ها را گاهى باید قورت داد
عاشقانه ها را از پنجره تف کرد
و درها را به روى همه بست
گاهى هیچ کس ارزش دچار شدن را ندارد …
اگر حرف وزن نداره
پس چه جوری کمر آدم رو می شکنه ؟
زیادی که خودتو دست پایین بگیری
می افتی زیر پای کسی که یه روز به اوج رسوندیش ..
وقتی عشق واقعی وجود نداره
بهتره آدم عاشقانه هاشو چال کنه
یه دست سیمانم روش بکشه
که اگر خودش هم خواست دیگه نتونه وارد بازی یه عشق دروغی شه
ﺟﻨﮕﻞ فقط دیدنی نیست
ﻓﻘﻂ ﺳﻮﺧﺘﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ
ﻣﻦ ﯾﮏ ﺟﻨﮕﻞ ﭼﻮﺏ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ
آن گاه که در کنار تو بود
فرشته اش می خواندی
حالا که در کنار دیگریست فـ ـ ـ ـ ـاحـ ـ ــ ـ ـشـ ــ ـ ـ ـه ؟
تف به تو …
از روی کینه نیست اگر خنجر به قلبت می زنند
این مردمان به شرط چاقو دل می برند …
در این زمانه
آدم ها حتی حوصله ندارند
به حرف های سر زبانی یکدیگر گوش دهند
چه برسد به اینکه بخواهند سطر سطر روح تو را بخوانند
در واژه نامـه ی مجـازی …
آدم ها موجوداتی هستند
که برای نزدیک شدنسان
باید ازشون دوری کرد …
دور باشی و تپنده
بهتر است از این که
نزدیک باشی و زننده
وضعیتی ﺷﺪﻩ ﮐﻪ
ﻫﺮ کی خوبی می کنه ﭘﺎی ﻟﺮﺯش هم می شینه
کنــارت هستند
تا کـــی ؟
تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند
از پیشــت می روند یک روز
کدام روز ؟
وقتی کســی جایت آمد
دوستت دارند
تا چه موقع ؟
تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنند
عاشــقم هســتند برای همیشه؟
نه …
فقط تا وقتی که نوبت بازی با تو تمام بشود
و این بازی باهــم بودن تا ابد ادامه دارد …
کارهایی رو که باهام کردی رو باید بنویسم
نه برای اینکه همه بخونن و بگن عالیه
برای اینکه خفه نشم
همین …
همه بدهی هایم را که صاف کنم
به دل خود مدیون می مانم
برای تمام :: دلم می خواست :: های بی جواب مانده اش ..
در عشقی که دروغ به اصلی جدا ناپذیر از آن تبدیل شده است
رفتن … آری رفتن بهتر است
بغض ها را گاهى باید قورت داد
عاشقانه ها را از پنجره تف کرد و درها را به روى همه بست
گاهى هیچکس ارزش دچار شدن را ندارد…
اگر حرف وزن نداره
پس چه جوریه که حرفات کمر من رو شکست ؟
زیادی که خودتو دست پایین بگیری
می افتی زیر پای کسی که یه روز به اوج رسوندیش …
یکی برای هر نفس حوایی دارد
و دیگری هوایی برای نفس هایش ندارد …
فاصله تان را با آدم ها رعایت کنید
آدم ها یکدفه می زنند روی ترمز و آن وقت شما مقصر می شوی …
زمونه ی بدی شده
حتی با افزودنی های غیرمجاز شیمیایی هم
اعتباری بــه ماندگاری بعضی رابطه ها نیسـت …
این روزها همه آدم ها درد دارند
درد پول
درد عشق
درد تنهایی
این روزها چقدر یادمان می رود زندگی کنیم …
این روزها احســــــاس می کنم شــــــدیدا هستم
و در عیـــن حـــــــــــــــال عمـــــــــــــــــــــیقا نیستم
امیدوارم با رسیدن سیزده بدر و جمع شدن سفره ی هفت سین
قرآنش نگهدارت
آینه اش روشنایی زندگی ات
سبزیش طراوت و شادابی دلت
و ماهی اش شوق ادامه زندگی را به تو هدیه دهد
کوچه باغی و صفایی و کمی خاطره و …
سر من شانه ی تو پای همین پنجره و …
شب و عهد من و تو سیزده فروردین
سبزه ی پای درخت و زدن یک گره و …
می زنم ضربه به افکار کهن
که چرا ایرانی تا به سیزده روزش می خورد کنگر می زند لنگر به ادوار زمین تا بگیرد عیدی
باز هم سیزده بدر از راه رسید
نوبت شادی و سر زندگی ماه رسید
آنــجا که شــمایید اگر ابــری نیــست
تیز بپرید بیرون که ابر باران زا رسید
نمی دانم در دل چه آرزویی داری !
اما برای رسیدن به آرزوهایت به دستانم رو به آسمان جاری و سبزه ی دلم را به نیت آرزوی تو گره خواهم خواهم زد !
سیزد بدرتون بارانی باد !
میروی که بدون من گره بزنی سبزه ی تمام خاطراتمان را و تمام مرا از خودت دور کنی !
سیزده فرصت خوبیست برای دور کردن نحسی !
سیزدتون بدر باشه
دشمنتون دربدر باشه
رفقاتون گل بسر باشه
عشق و حال صد برابر باشه
سبزه رو از سفره بگیر
ماهی را با خودت بیار
وقتشه بیرون بزنیم
سیزدهمین روز بهار
سیزده بر من رمزی است بزرگ
ای کوردل نحسی در شان توست
هفت و شش را حواسم جمع است
در جمع خوانی یکی همیشه بالاست
گریزان از نحسی امروز در چالش آمدن فردا به سبزه ها می نگردالاغ فیلسوف شهر
خسته از بار سنگین سال قبل عرعر امید سر می دهد:
برای من همسبزه ای گره بزنید!
گوسفندان سبزه ها را خورده اند
خداییش من دلم واسه سیزده بدر خیلی می سوزه
میدونی چرا ؟
چون همه میگن نحس ترین چیزه !
البته یه تبسره داره : فقط کسانی که تو رو نمی شناسن بر این باورن !
طور خدا سیزده بدر با من بیا بیرون
به جون خودم تو نباشی پامو از خونه بیرون نمی ذارم
آخه آلودتم لعنتی !
درد و دل من با پاترول رفیقم !
امسال سیزده بدر چند تا راننده وانت می خوام استخدام کنم از اون گره های دولا پهنا به سبزه ها بزنن
بلکم فرجی شه و یه خواستگار بیاد در خونتون !
امسال سیزده بدر گره ها رو به نیت من گره نزن
من قصد ازدواج ندارم !
حیف نون بعد از سیزده بدر زنش رو می ندازه بیرون
برادر زنش میاد میگه : چرا خواهرمو پرت کردی بیرون ؟!
حیف نون می گه : خواهرت سبزه ننم گفته بعد سیزده سبزه تو خونه بمونه نحسی میاره !
با آرزوی سالی پر از خواستگار برای دختران ترشیده !
لطفا از گره زدن سبزه ها بشدت خودداری فرمایید !
سازمان حمایت از محیط زیست
به علت ازدیاد دختران دم بخت گره زنی تا 15 فروردین تمدید گردید !
هر گره در هر روز یک امتیاز !
امسال بدون تو از خونه تکون نمی خورم بهترینم
اینم از دروغ سیزده من !
ساقی گل و سبزه بس طربناک شده ست
دریاب که هفتهی دگر خاک شده ست
می نوش و گلی بچین که تا در نگری
گل خاک شده ست و سبزه خاشاک شده ست
سیزده بدر مبارک
آمیخته شد نگاه من با نوروز
با هر گل این بهار آتش افروز
تا سال دگر دست به دستت باشم
صد سبزه گره زدم به یادت امروز!
سیزدتون مبارک