اس مس

اس مس

بزرگترین آرشیو اس ام اس های فارسی
اس مس

اس مس

بزرگترین آرشیو اس ام اس های فارسی

اس ام اس خنده دار و سرکاری



یه بار رفتم خونه دوستم ، دوستم عربده زد :

مامان ناهار چی داریم؟ مامانشم عربده زد : دسته خر :|

دوستم عربده زد : مامان ادب داشته باش ، مهمون داریم

مامانش عربده زد : سلام ، قیمه !

.

.

.

ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺷﯿﺮﯼ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﻫﻮﯾﯽ ﺩﻭﯾﺪ

ﺁﻫﻮ ﺩﻭﯾﺪ ﻭ ﺩﻭﯾﺪ ﺳﭙﺲ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺷﯿﺮ ﮔﻔﺖ :

ﺑﺲ ﺍﺳﺖ ﺑﯽ ﺭﺣﻤﯽ ، ﻫﻤﺶ ﺷﮑﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ، ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﻫﻢ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﻦ

ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻓﺮﺩﺍﺵ ﺷﯿﺮﻭ ﺩﯾﺪﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﺎﺭﺕ ﺷﺎﺭﮊ ﻣﯿﺨﺮﻩ !

.

.

.

ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺩﻭﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻧﺎﺭ ﻣﯿﮕﻦ ﺑﺎ ﻧﻈﻢ ﻭ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﯾﮑﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ

ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺩﻭﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺫﺭﺕ ﺷﻠﻮﺍﺭﮎ ﭘﻮﺷﯿﺪﻥ ﺗﻮ ﮐﻮﭼﻪ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﻨﻦ !

.

.

.

ﺗﺎﺯﮔﯿﺎ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺗﯽ نمیشم

ﻓﮏ ﮐﻨﻢ ﺧﺮ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﻣﺮﺩﻩ !

.

.

.

اگه جراح ها هم می تونستن

قبل از جراحی یه نسخه پشتیبان از مریضشون بگیرن خیلی با حال می شد !

.

.

.

به نظر من توی این بازیهای ایرانی

موقع سوختن ، جای « گیم اور » بنویسن « ر*یدی! »

خیلی بهتره !

هم بومیه هم منظور رو بهتر میرسونه :))

.

.

.

دقت کردین !؟

قصه ها واسه ” بیدار کردن ” آدما نوشته شده

اما ما واسه ” خوابیدن ” ازشون استفاده می کنیم !

.

.

.

الان بچه هفت ساله تخت ۲نفره داره

زمان ما، میذاشتن ما رو پاهاشون به حالت سانتریفوژ اینقد تکون میدادن

تا پلاسمای خونمون جدا میشد میخوابیدیم !

.

.

.

ظهر سوار تاکسی بودم بعد راننده با ماشین پشتی دعواش شد

پیاده شد گفت : من اینجا وایسادم و وای خواهم ساد!

طبق آخرین اخبار رسیده تمامی اساتید ادبیات به صورت دسته جمعی خودکشی کردن .

.

.

.

ﻌﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺍﺳﺘﺎﻣﯿﻨﻮﻓﻦ ﺩﺍﺭﻩ واسه تسکینِ درد آدم

بعضی از آدما ندارن :|

اس ام اس خنده دار و سرکاری




اگه ما نسل سوخته بودیم این کصافطا پدر سوخته ان :|

-----------------------------------------------

أین پسرایی که با موتور و با 5 دقیقه مذاکره؛مخ

دخترایی که منتظر بی. ام. و و لکسوس وایسادن رو می زنن

اینارو باید برد واسه مذاکرات هسته ای!

أینا اجازه غنی سازی که هیچ، أجازه ساخت بمب أتم رو هم میگیرن!

-----------------------------------------------

خاموش و روشن کردن کولر که تموم شد دیگه باید خودمونو برای مسابقات کم و زیاد کردن بخاری آماده کنیم

-----------------------------------------------

ﻭﺭﺯﺵ ﺻﺒﺤﮕﺎﻫﯽ ﻫﻤﻮﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﺳﻤﺶ ﭘﯿﺪﺍﺳﺖ ﯾﻌﻨﯽ ،ﻭﺭﺯﺵِ ﺻﺒﺢ – ﮔﺎهی!

ﻧﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﻪ :|

-----------------------------------------------

.روایت است که : اگر لقمان و ایوب با اینترنت ایران کار میکردند ایوب صبرشو از دست میداد و لقمان ادبشو…. :|

-----------------------------------------------

مورد داشتیم دانشجوی ترم اولی درخواست مبصری به آموزش دانشگاه داده :|

-----------------------------------------------

بعضیام هستن که تو کف ما شنا میکنن!

-----------------------------------------------

من از اونام که اگه شانس در خونمُ بزنه

همون لحظه هندزفری تو گوشمه نمیشنوم

-----------------------------------------------

از بس درس نخوندم یادم رفته کی و چطوری باید شروع کنم! :|

-----------------------------------------------

از اعتراضات یک پسر:

شما دخترا دیگه شورش رو در آوردین

بسه دیگه…تموم کنین ای بازی مسخره رو…

پنکک زدین…پنکک زدیم(ما پسرا)

کرم دو چهره زدین…کرم دو چهره زدیم……

زیرابرو برداشتین…زیر ابرو برداشتیم…

دماغتونو عمل کردین…دماغمونو عمل کردیم…

پروتز گذاشتین…پروتز گذاشتیم…

اما من دیگه روم نمیشه با ساپورت بیام بیرون!!!

بالاخره مررررردی گفتن…زنی گفتن!!

:))

-----------------------------------------------